نظرات ارسالي
و99 فرد ديگر
00/5/1
دخت خورشيد
اميد رهايي نيست,وقتي همه ديواريم.... مگرآنکه نهالي از سنگ سر برون آورد يا چشمه اي پاي ديوار بجوشد و زندگي را سرسبز سازد...اين است عشق.
*قاصدك*
{a h=hesselatif}دخت خورشيد{/a} سلام دخي چطوري؟دلتنگم نباشي :D از اين ورا؟
*قاصدك*
{a h=hesselatif}دخت خورشيد{/a} زنده باشي عزيز دلم@};- بله شما کاراي خيلي بزرگ تر انجام ميدين... برنامه نويسي پارسي و آيکون نوشتن تو راسته ي کارتون نيست :D
دخت خورشيد
@};-
+
سلام . هميشه سعي کردم با ديگران مدارا کنم تا خلق خدا ازم راضي باشن ، اما امروز يه اتفاقي افتاد که باعث شد بسيار متزلزل بشم ... :(
يه خانم نيازمند هر روز صبح يا عصر ميومد محيط کارم و ميگفت:خانم يه کمکي کن ..
ما هم هرچند بسيارررر کم اما دست رد به سينه اش نمي زديم
اين قضيه 3 سال ادامه داشت تا اينکه امروز همين خانم اومد محيط کارم و کمک خواست، من داخل کشو ميزم رو نگاه کردم و ديدم فقط يه تراوله!
*قاصدك*
97/5/23
ايستادم و عذر خواهي کردم که خانم شرمنده پول خورد ندارم ، ميدونين چي بهم گفت؟ پشتش رو بهم کرد و گفت اف که چه زبوني داري تو..:(
+
دلتنگم
و
ديدار* تو*
درمان* من *است...
#2asd
anime land
96/7/20
+
[تلگرام]
مداد : متاسفم
پاك کن : چرا ؟
تو هيچ کار اشتباهي نکردي
مداد :
متاسفم چون
به خاطر من اذيت مي شوي
هر وقت که من
اشتباه مي کنم ، تو هميشه آماده اي آن را پاک کني.
ولي وقتي اشتباهاتم را
پاک مي کني بخشي از وجودت را از دست مي دهي
و هر بار کوچک و کوچکتر مي شوي .
پاك کن :
اما براي من مهم نيست !
من ساخته شده ام تا
هر وقت تو اشتباه کردي
به تو کمک کنم
با اين که مي دانم روزي تمام خواهم شد و ديگري جاي من را خواهد گرفت .
من رضايت دارم !
پس لطفا ناراحتي را کنار بگذار.. گفتگو بين مداد و پاك کن
برايم الهام بخش بود .
والدين ، همچو پاك کن
و فرزندان مانند مداد هستند .
آنها هميشه درکنار فرزندان هستند
و اشتباهات آنها را پاک مي کنند .
اگر چه فرزندان
جايگزين (همسر ) مي يابند
ولي والدين از انچه براي فرزندانشان
کرده اند شادمانند.
در تمام طول زندگيم
مداد بوده ام و والدين من مانند پاك کن ،
هر روز کوچک و کوچکتر مي شوند .
اين مرا پر از درد مي کند چون
مي دانم که يک روز انها من را ترک
خواهند کرد و خرده هاي پاك کن ،
تنها چيزي خواهد بود که
به خاطرم بياورد روزي چه
کساني را
داشتم.
به احترام پاک کن هاي زندگي..
.
. .
.: ام فاطمه :.
96/5/1
+
[تلگرام]
من فرزند زمستانم
گاهي سرد و باراني
گاهي برفي توام با شادي
گاه بارني عاشقانه
و حتي گاه تمام عاشقانه ها و شادي ها را در پس روحي سرد نگاه ميدارم
حال اين روزهايم را نميدانم
آشفته ام.. هيچ کس نميتواند آب و هواي دلم را تشخيص دهد
گاه عاشقانه مي بارم و گاهي کودکانه بازي ميکنم..
هر روز زمستاني تر از ديروز ..
حتي در اين دل نوشته هم کلمات آشفته باريدند
دخت خورشيد
95/11/30
+
تو آتشفشاني از جنس عشق و اميد هستي…
امروزت را زندگي کن بخاطر تمام آناني که در کنارت هستند…
امروزت را عاشقانه پرواز کن در آسمان قلبت…
تو تولدي دوباره يافتي در صبح امروز ...
تولدت مبارک اي مهربان ...
يه حس خوب ، يه صبح خوب،
يه روز خوب ، همه اينها
آرزوي منه براي شما دوستان عزيزم
امروزتون قشنگ و سرشار از آرامش
دخت خورشيد
94/12/29
+
زندگي يک اتاق با دو پنجره نيست!زندگي هزاران پنجره دارد يادم هست روزي از پنجره نا اميدي به زندگي نگاه کردم ،و احساس کردم ميخواهم گريه کنم و روزي از پنجره اميد به زندگي نگاه کردم ،و احساس کردم مي خواهم دنيا را تغيير دهم !!
عمر کوتاه است ...
فرصت نگاه کردن از تمامي پنجره هاي زندگي را ندارم…تصميم گرفته ام فقط از يک پنجره به زندگي نگاه کنم و
آن هم پنجره عشق …
روزتون پر از عشق@};-
2-تنها
94/12/26
+
نمي خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولي بسيار مشتاقم که از خاک گلويم سوتکي سازد
گلويم سوتکي باشد به دست کودکي گستاخ و بازيگوش
که او يکريز و پي در پي
دم گرم چموش اش را بفشارد
بي هيچ فريادي
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
و بشکاند سکوت مرگبارم را... دکتر شريعتي
#حسين عاشوري#
94/12/19
+
سلام پارسي بلاگيهاي عزيز عيدتون مبارک روز دختراتبريک ميگم خودم که دختر ندارم ولي به دختراي گل پارسي تبريک ميگم فرداتولد پسرم محمد هم هست
***انتظار***
95/5/22